بسم الله الرحمن الرحيم
برخوردهاي تبليغاتي با دولت نهم و همچنين با دولت آينده، از جنس ايجاد فضاي نگراني كنوني و براي فضاي آينده است. با سير كوتاهي در سه نامزد مطرح اصلاح طلبان و قدرت سالاران اصولگرايان، به اين نتيجه خواهيم رسيد كه محور فعاليت آنان همين نكته است كه به مخاطبان خود بقبولانند كشور به عقب رفته است و نيز خطراتي ايران را تهديد مي‌كند و نياز به وجود آنان به عنوان منجي است. يعني منجي اصلي را خود مي‌دانند.
بدون توجه به ميزان استقبال از اين نظريه در افواه مردم، نكته اينجاست كه اتفاقاتي در كشور رخ داده كه حركت آنان براي رياست جمهوري را بيشتر شبيه انتحار مي‌كند. اگر كسي شطرنج هم بلد باشد، به سرانجام حركت خود مي‌انديشد.
اگر بخواهيم وجود سفرهاي استاني را چالشي را براي دولت متفاوت آينده در نظر بگيريم، اين چالش با زمان سوزي و فرسايشي كردن قابل رد شدن است. ارتباط با مردم نيز همينگونه خواهد بود. سياست خارجي هم كه كمتر مستقيم با عامه مردم در ارتباط است به راحتي قابل تغيير مي‌باشد. فضاي كار و تلاش هم در كشور هرچند لطماتي به آبروي آنان با تغييرش وارد خواهد كرد، ولي به دليل اينكه دولت نهم هنوز نتوانسته اين فاكتور شانزده ساله نگاتيو كار كردن را در اين چهارسال برطرف بكند، به كمي سياست ورزي قابل برطرف شدن است.
البته كروبي در نزد مردم به سادگي و عدم مديريت آنچناني مشهور است ولي نقطه ضعف‌هاي كمتر مردمي نشان داده. آراي چندين ميليوني او در انتخابات گذشته قابل تحليل است البته در كنار شعارهاي آن روز او و نيز تكرار آن در اين روزها.
موسوي مانند هندوانه سربسته (به قول برخي اصلاح طلبان) براي جمعيت قابل توجهي از راي دهندگان و سكوت او و ورود ناگهاني دوباره و در زمره اصلاح طلبان قرار گرفتن و تقريباً تكرار انتقادهاي خاتمي به دولت از مشخصه‌هاي اوست.
خاتمي كه به نظر مي‌رسد وضعيتي به مراتب حتي أسف انگيزتر از بقيه دارد. او كارنامه‌اي هشت ساله از خود نشان داده و به راحتي هر حرفي را نمي‌تواند بزند بر خلاف ديگران. البته نظر درباره خاتمي بسيار است ولي به نظر صاحب‌نظران مي‌رسد اشتباه اعتماد بي‌حصر به اطرافيان باعث مطرح شدن او گشته. نگاه نكردن به شرايط
اما جان كلام آنجا صورت مي‌گيرد كه شرايط چرا توسط ديگران سنجيده نمي‌شود. همانطور كه گفته شد برخي روال‌ها و جريان‌هاي دولتي امروز قابل تغيير است اما نكاتي است كه باعث تعجب شده كه چرا مورد توجه قرار نمي‌گيرد.
مجلس شوراي اسلامي در قانون بودجه امسال ماده‌اي را گذراند كه از هم اكنون چالش تبليغاتي بزرگي براي احمدي‌نژاد قرار خواهد گرفت. اجراي طرح پرداخت نقدي يارانه‌ها(تحول اقتصادي) كه مي‌رفت به نفع دشمنان احمدي‌نژاد و براي شكستن آراي او در پايان سال آخر رياست جمهوري صورت بگيرد با قانون مجلس به ضد فرصتي تبديل شد. با تصويب مجلس قانون از تيرماه اجرا خواهد و از آنجا كه از قبل اجراي ان بايد براي آمادگي اقشار مردم فضا ايجاد شود، پول يارانه ماه آينده به حساب آنان ريخته خواهد شد، در نزد عوام الناس برگ برنده‌اي خواهد بود. هرچند از ماه بعد از انتخابات تلخي‌هاي آن آغاز خواهد گشت. فرصتي كه به هر دليل مجلس براي احمدي‌نژاد فراهم كرده.
البته همين مقدار را هم دكتر احمدي‌نژاد توانست ترس مجلس را بريزد و دست آنان را گرفت تا نترسند و بالاخره درمان اقتصاد بيمار صورت بگيرد. در مصاحبه‌هاي دكتر اينگونه بود كه اين طرح بايد امسال صورت مي‌گرفت. كه البته نشان از عدم فكر به نتيجه‌هاي سياسي و فكر به وظيفه بود. زيرا كه به خوبي اجراي درمان در اين زمان شكست زياد آراي او را در پي داشت. (از جمله امتيازات و مسببات محبوبيت احمدي‌نژاد ميان طيف ارزشگرايان)
گويا اصولگرايان مجلس به اين نتيجه رسيده‌اند كه چاره‌اي جز حمايت از دكتر احمدي‌نژاد ندارند، هر چند ناز و افاده هايي خواهند داشت، ولي به همين دليل براي حفط آبرو (در انديشه خود) هم كه شده اين طرح را اينگونه تصويب كرده‌اند.
در هر صورت تخريبي كه مطمئناً بايد منتظر سونامي‌هاي آن نزديك انتخابات باشيم، با وجود اين قانون رنگ بوئي ديگر را خواهد داشت زيرا كه مشكل بزرگي است كه بر خلاف ساير خصوصيات اين دولت به اين راحتي قابل عبور نيست.
مشكل بعدي هم اشاره به سهام عدالت و طرح تحول اقتصادي در ابلاغ سرفصل‌هاي برنامه پنج ساله توسط مقام معظم رهبري سد ديگري است پيش روي ديگر كانديداها. البته مشكلات ديگري هم هست كه بايد هموار بكنند، اما هماوردي مشاهده نمي‌شود.
در آخر به نظر مي‌رسد كه رقيبان احمدي‌نژاد راهي به جز شكست ندارند!