اره منم قبل اومدن به اين سايت براي بار دوم رفتم سايت كلمه ولي اثري از نظر سنجي نبود بازم خوبه من عصر امروز خبر اين نظر سنجي را در قسمت نظرات سايت گذاشتم و نميتونن ادعا كنند چيزي نبوده نكته دوم از سايت كلمه
در ج خبر اعلام حمايت يا بيانيه همسر شهيد رجايي از موسوي كه جاي تامل داره هر چند چهار سال قبل هم همين خانم محترم ( خانواده شهيد رجايي) مخالفتهايي با استفاده از نام شهيد رجايي داشتند ( شعارهاي بوي رجايي آمد) الان چطور شده به اسم همان شهيد دارند از شخصي بنام موسوي اعلام حمايت ميكنند مردم ياد آن شهيد بزرگوار را با اعمال و رفتارش در اذهانشان دارند جاي بسي تعجب است كه اين خانم محترم ............
براي مقايسه دستاوردهاي کنفرانس دوربان در دولت خاتمي و احمدي نژاد متن زير را مطالعه فرمائيد:
کنفرانس دربان 2 که چند روز قبل در مقر اروپايي سازمان ملل متحد در شهر ژنو برگزار شد ادامه کنفرانسي است که شهر دربان آفريقاي جنوبي در سال 2001ميلادي ميزبان اولين اجلاس آن بود. دربان مرکز استان کوازولوناتال ، شهري در 640 کيلومتري جنوب شرقي پرتوريا پايتخت اين کشور است. در آن زمان بزرگترين مکان برگزاري اجلاس هاي بين المللي اين کشور را در خود جاي داده بود. اينکه مي گويم "در آن زمان" به اين علت است که در فاصله 2-3 سال دو مرکز همايش هاي بين المللي با استاندارد هاي بسيار بالا در شهرهاي ژوهانسبورگ (سندتون) و کيپ تان ساخته و مورد بهره برداي قرار گرفت. اجلاس دربان در حقيقت ادامه دو اجلاس "کنفرانس جهاني عليه نژاد پرستي، تبعيض نژادي، بيگانه ستيزي و نابردباري " بود که در سال هاي 1978 و 1983 در مقر اروپايي سازمان ملل متحد در شهرژنو برگزار شده بود. انگيزه و هدف اصلي برگزارکنندگان اين کنفرانس که تحت هدايت يونسکو نوعا توسط سازمانهاي مردم نهاد(NGO)هدايت مي شد فشار بر رژيم آپارتايد آفريقاي جنوبي بود که کريه ترين چهره حکومت در قرن بيستم بود. در آن سال ها هنوز رژيم آپارتايد بر سرزمين زيباي آفريقاي جنوبي حاکم بود. علت برگزاري سومين نشست اين کنفرانس در دربان نيز شايد به پاس به ثمر نشستن تلاش هاي بين المللي براي فروپاشي نظام آپارتايد(1994) و روي کار آمدن نظامي دموکراتيک، غير نژادي و بر اساس يک نفر يک راي بود. در اجلاس دربان 1 در غياب آقاي خاتمي، سرپرستي هيات شرکت کننده از ايران در اين اجلاس به عهده وزير خارجه کشورمان بود. هيات شرکت کننده از کشورمان دو بخش بود. هيات رسمي به رياست وزير خارجه و تيم چند نفره اي از مديران و کارشناسان بخش بين المللي وزارت خارجه. هيات غير رسمي متشکل از شامل سه نفر از نمايندگان مجلس و تعداد قابل توجهي سازمان هاي غير دولتي بود که انصافا با عده کم (در مقايسه با ديگر کشورهايي که در اجلاس حضور داشتند) فعاليت چشمگير و تاثيرگذارداشتند.همراهان آقاي خرازي چند نفر از کارشناسان بخش امور بين المللي وزارت خارجه بودند که دو روز قبل از آقاي خرازي تحت سرپرستي دکتر ظريف معاون امور حقوقي و بين المللي وارد آفريقاي جنوبي شده و بحث هاي پرچالش و نفس گير نشست کارشناسان را اداره مي کردند. اگر اشتباه نکرده باشم (به دليل ضيق وقت نگارش اين مطلب فرصت مراجعه به منابع فراهم نشد) سران کشورهايي که در اين کنفرانس حضور داشتند حدود 20 رييس کشور بود. دولت ميزبان احترام فوق العاده اي به هيات ايراني گذاشت و آقاي دکتر خرازي در حد همان روساي کشورها(کوبا،الجزاير،ياسرعرفات و ...) پذيرايي شد. اغراق آميز نيست اگر گفته شود هيات نمايندگي رسمي کشورمان در مذاکرات کميته هاي متعدد و از جمله کميته تدوين بيانيه جو اجلاس را کاملا در دست گرفته و کارشناسان متبحر همراه دکتر ظريف به نحو غير قابل تصوري بر تدوين بيانيه نهايي تاثير گزار بودند. همان بيانيه اي که خشم امريکا و اسراييل و ترک زود هنگام از سوي اين دو را در پي داشت. اين همان بيانيه اي است که طي 8 سال گذشته پس از اجلاس دربان آمريکا ،اسراييل و برخي ديگر از کشورهاي غربي در پي لغو بندهايي از آن هستند. اگر باور داريم که در دنيا هيچ کشوري انگيزه جدي رويارويي و مقابله با اسراييل را ندارد لاجرم بايد بپذيريم که اين هيات ايراني بود که يک تنه ابتکار عمل کنفرانس و بند بند بيانيه نهايي علي الخصوص در رابطه با اسراييل و صهيونيسم را در دست داشتند و با درايت و بکار گيري ديپلماسي هوشمندانه و تاثير گذار به اهدافي که مد نظر نظام مقدس جمهوري اسلامي بود جامه عمل پوشاندند. در زمان سخنراني خرازي هيچ هيات غربي محل اجلاس را ترک نکرد. هيچ توهيني به کشورمان صورت نگرفت وامريکا و اسراييل که بازنده اصلي کنفرانس دربان بودند با شرمندگي اجلاس را ترک کردند.مصوبه جنجالي برابري صهيونيسم با نژاد پرستي حاصل کار همان تيم چند نفره ايران بود که با شگردهاي ديپلماتيک و به دور از هياهو و غوغا سالاري بود که جو اجلاس را در دست گرفته و تمام هياتهايي را که انگيره هاي کمتري داشتند را با خود همراه کرده و يک اجلاس عادي را به آتشفشاني عليه اسراييل تبديل نمودند. هفته گذشته آقاي رييس جمهور به اتفاق يکي از معاونين(مشايي) و سه تن از وزارء( از جمله وزير خارجه) در اجلاس دربان 2 شرکت کرد. علي رغم تلاش هاي امريکا، اسراييل و تعدادي از کشورهاي غربي براي حذف بندهاي ضد صهيونيستي مصوبات دربان 1 و موفقيت نسبي به دليل جو شديد ضد صهيونبستي و احتمال تشديد آن در اجلاس تعدادي از کشورهاي غربي پيشاپيش در اعتراض به مفاد پيش نويس بيانيه نهايي اقدام به تحريم کنفرانس کردند و در حالي که روند اجلاس نشان از کنفرانسي ضد صهيونيستي داشت با سخنراني تند و تيز و تکراري آقاي احمدي نژاد جو کنفرانس به شدت از ضد صهيونيستي به سمت سوي ضد ايراني تغيير کرد. تعداد زيادي از هيات هاي نمايندگي محل اجلاس را در حين سخنراني رييس جمهور کشورمان ترک کردند که در عرف ديپلماتيک توهين تلقي مي شود. به سوي ايشان اشيايي را پرتاب کردند و او را نژاد پرست خواندند. تقريبا تمامي کشورهاي غربي شرکت کننده وآقاي بان کي مون دبير کل سازمان ملل در بيانيه ها ي جداگانه اي سخنان احمدي نژاد را با الفاظ غير معمول و تندي محکوم کردند و از همه مهم تر جو اجلاس کاملا به نفع اسراييل تغيير کرد. قصد پرداختن به حادثه تلخ و دردناک ژنو را نداشتم ولي چگونه مي توان در مقابل واقعه اي تلخ و غير قابل تحمل ساکت بود. نمي دانم بر اساس قانون اساسي رييس جمهور کشور در مقابل اعمال خود بايد به کجا جواب دهد.مجلس يا.....؟ نگارنده اين سطور قصد ورود به مسائل داخلي، مسائل بودجه، اختلافات مجلس و رييس جمهور در خصوص آن و نامه پرطعنه رييس مجلس به رييس جمهور ندارد. اين که 124 ميليارد دلار بدون مجوز خرج شده مورد ادعاي آن نماينده محترم مجلس در کجاي سياست داخلي ما قرار مي گيرد مساله اي داخلي است. نمايندگان مجلس بايد توجه کنند124ميليارد برباد رفته از کيسه ملت، ولو با اعراض و نيست سياسي و به گونه اي خلاف منافع ملي، اما بالاخره در جايي در همين کشور خرج شده است . شايد اين مبلغ و بيشتر از آن را بتوان با کار و تلاش بيشتر جبران کرد ،هر رسيدگي به آن از اهميت بسيار بالايي برخوردار است، اما توهين به حثييت و آبروي ملت در مقابل ديدگان ميلون ها بيننده در تلويزيون ها و سايت ها چگونه جبران خواهد شد؟ به اذعان صدا و سيماي جمهوري اسلامي، ميليونها نفر در سراسر جهان اين رويداد را مشاهده کردند و بسياري ديگر هم که به صورت زنده موفق به تماشاي آن نشدند، در بخشهاي مختلف خبري، از شبکههاي گوناگون تلويزيوني، و يا با يک جستجوي ساده در اينترنت، به تماشاي آن نشستند. چرا بايد کاري کرد که حتي دبير کل سازمان ملل که اين کنفرانس تحت اشراف همين سازمان و رييس آن برگزار مي شود آن بيانيه غير متعارف (و توهين آميز) را عليه سخنراني رييس جمهور کشورمان صادر نمايد. رييس جمهور سمبل يک ملت است. توهين به رييس يک کشور توهين به يک ملت است. چه کسي در مقابل اين ندانم کاري ها که ممکن است خداي ناکرده اغراض سياسي و شخصي در پشت آن باشد مسول است؟ قضاوت من اين است که هيات کارشناسي ايران در سال 2001 با بهره گيري از کارشناسان قوي و ديپلماسي هوشمندانه يک اجلاس عادي را به آتشفشاني عليه اسراييل تبديل نمود و در اجلاس 2009 هيات بلند پايه کشورمان در سطح رييس جمهور و چندين معاون رييس جمهور و وزيريک اجلاس ساخته و پرداخته ضد صهيونيستي را به طوفاني ضد ايراني تبديل کردند. واقعا کدام روش عقلاني و به صلاح کشورمان است؟ مقايسه اين دو اجلاس و قضاوت را به خوانندگان واگذار مي کنم.
اصل گذاشتن اين نوع نظر سنجي يعني اهانت به همه غرور مردم و مقدسات جمهوري اسلامي است
هر چند همون مير حسين هم قبلا د ر اين مورد موضع گرفته بود كه مثلا يه جورايي گفته بود كار احمدي نژاد صحيح نبوده و كار اين سايت نيز بر گرفته از صحبتها و افكار آن شخص غ ر ب گ ر ا است